آنتون چفوف
آنتوان چخوف، زاده « 29 ژانویه 1860 در تاگانروگ » و درگذشته « 15 ژوئیه 1904 » در مسکو هست. او در سن « 44 » سالگی در اثر بیماری سل در گذشت. سالهای فعالیت او « 1880 تا 1904 » بوده. با عمر کوتاهی که داشته، بیش از « 60 » اثر ادبی، به جای گذاشته. سبک او رئالیسم بود و کمدیهای او جنبه اجتماعی داشت.
او پزشک، داستاننویس، طنزنویس، و نمایشنامه نویس برجسته روسی بود.
تعریف کمدی
کمدی « شادینامه یا شادانه » هست.
به لاتین « comoedia » یکی از انواع، ژانرهای
نمایشی است.
از واژه یونانی « Komoidia » متشکل از دو بخش « Komos / Kwuoc » جشنی به افتخار
« دیونسیوس » و « aolon » آواز ریشه میگیرد.
معادل فارسی، این کلمه به عنوان ژانر نمایش، خندهدار است.
هدف کمدی، خنده و تفریح هست، اما در اصل مسائل جدی در پرده، شوخی بیان میشود.
ارسطو مینویسد « کمدی تقلید و محاکاتی است، از اطوار و اخلاق زشت نه اینکه توصیف و تقلید بدترین صفات انسان باشد، بلکه فقط تقلید و توصیف اعمال و اطوار شرمآوری است که موجب ریشخند و استهزاء میشود. آنچه موجب ریشخند و استهزاء میشود، امری است، که در آن عیب و زشتی هست، اما آزار و گزندی از آن « عیب و زشتی » به کسی نمیرسد »
انواع کمدی
1) کمدی- رمانتیک « خندهدار- عاشقانه »
این نوع کمدی شامل بر حوادث و ماجراهای
عاشقانه زنی هست، که قهرمان کمدی هست.
نتیجه، این عشق، با همه مشکلات به شادکامی میرسد. نمونه، رویای نیمه شب تابستان اثر شکسپیر. ریشه اساطیری آن جشنهای باستانی پیروزی بهار بر زمستان هست.
2) کمدی درام « طنز »
در این کمدی، اشخاصی که قوانین اخلاقی و اجتماعی را رعایت نمیکنند، مورد تمسخر واقع میشوند و از بینظمی اجتماعی، انتقاد میشود و فریبکارانی که قهرمان کمدی هستند، معمولا سرنوشت خوبی ندارند.
3) کمدی رفتار
این کمدی بر اساس آثار شکسپیر، از قبیل کمدی« هیاهیوی بسیار برای هیج» بنا شده. در این کمدی، از اعمال زشت بزرگ زادگان و توطئههای طبقات اشراف صحبت شده و قراردادها و رسوم اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. یکی از مسائل نزاع عشق هست. این نوع کمدی « اهمیت ارنست بودن » اثر اسکار وایلد است.
جرج برنارد شاو و ویلیام سامرست موام، به این شیوه پرادختند.
4) کمدی فارس
خواننده یا ببینده را از تهدل به خنده وا میدارد، به همین جهت، به آن کمدی سبک میگویند. در این کمدی، قهرمان را خیلی بزرگ یا خیلی کوچک میکنند، در موقعیتهای خندهدار قرار میدهند.
گاهی عنوان داستانی فرعی را در دیگر کمدیها دارد. مولیر آثاری به این شیوه دارد.
5) کمدی اخلاط اربعه
در آن به عدم تعادل یکی از اخلاط « سودا، صفرا، دم، بلغم….» قهرمان را دچار بیماری کرده است.
6) کمدی سانتیمانتال
کمدی پایان قرن « 17 » در انگلستان، که در آن بیننده را به جای خنده، به گریه بیندازد و این روش بعدها در فرانسه متداول شد.
نمایش خرس اثر آنتون چخوف
نمایش خرس، نیز، یک کمدی در یک پرده هست.
شخصیتها
یلنا ایوانوونا پوپووا « بیوهای جوان »
گریگوری استپانوویچ اسمیرنف « ملاکی نسبتن جوان »
لوکا « مستخدم پیر پوپووا »
صحنه « اتاق پذیرایی ملک خانم پوپووا »
پوپووا از زمانی که همسرش میمیرد، سیاهپوش میشود، و هیچ کس را در منزلش برای دیدار نمیپذیرد، مستخدم او دائم او را دلداری میدهد، اما او گوشش بدهکار نیست، با اینکه خودش ابراز میکند، که همسرش مردی خیانتکار بوده، اما میگوید، من ثابت میکنم، که وفادار به او هستم، و خودم را تا آخر عمر در این چهاردیواری حبس میکنم، و با هیچکس ملاقاتی نخواهم داشت.
یک روز به اصرار ملاکی خواستار دیدار میشود، با او و خدمتکار از پسش بر نمیآید، بالاخره وارد منزل میشود، و اجازه حضور میخواهد، به علت اصرارش پذیرفته میشود، و به خانم پوپووا میگوید، همسرتان به من بدهکار هست .
خانم پوپووا میگوید : باشد اگر بدهکار هست، بدهیاش را پرداخت میکنم، اما امروز پول نقد ندارم.
ملاک : اما من فردا بهره بانک را باید پرداخت کنم، وگرنه معلوم نیست چه اتفاقی بیافتد.
اما خانم، اصرار بر حرف خود دارد و ملاک نیز همینطور. کشش و نزاع کلامی بینشون صورت میگیرد، که بالاخره خانم پیشنهاد دوئول میدهد، به ملاک. ملاک در کل نمایشنامه ابراز میکند، که خانمها را خوب میشناسد، و ابراز میکند، من تا به حال « 12 زن را رها کردهام و 9 زن هم مرا رها کردهاند » و در کل نمایشنامه این جمله را چند بار تکرار میکند. پیشنهاد دوئل را میپذیرد، اما تا خانم برود و تپانچه را بیاورد، در خودگویی با خود ابراز علاقه و عاشق شدنش را بیان میکند.
وقتی خانم میآید، ابراز میکند، کار با تپانچه را بلد نیست، و بهش یاد میدهد و لحظه خروج از پذیرای مرد زانو میزند و ابراز علاقه میکند، خانم اول خشمگین میشود، اما خود دوباره دودل میشود، صحنه با دست انداختن مرد دور کمر خانم پایان میگیرد.
آخرین نظرات: